ڪاش مُخــابرآت
یـــﮧ رפּز صبح بهم اس ام اس میــدآد:
مشترڪ محترم و عزیز ما،
شُــما قبلا در طولِـ روز فُــلان شُمآره رو دפּیست بار میگرفتـــے
اس ام اس ڪﮧ حرفش رو نزن،
اینقدر زیاد بود ڪه ما حساب ڪتابش از دستمون دَر میرفت
حتے بعضے اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خـפּشگــل بــود
ڪﮧ برا خودمون سیوش میڪردیم
... حَتــے یــﮧ شب، اینقدر حرفاے خوشگل خوشگل میــزدین و ما هم هِے گوش میدادیم
ڪه پای تلفن خوابمون برد،
یادمون رفت بقیــﮧ پول تلفن شما رو حساب ڪنیم
مَن وَ تُو یک " ما " ساختیم . . . دِلَم بَرایِ " ما " می سُوزَد اَگر روزی مَن وَ تُو تَنهایَش بُگذاریم